قلعه الینجه:
در منابع قدیمی، به قلعه الینجه با نام های ارینجاگ، ارانجیگ، آلانجوک، آلانجیک و آلانجوق اشاره شده است. ریشه نام الینجه به کلمه "آلان" در زبان ترکی باستانی مرتبط است که به معنای "دشت" یا "زمین هموار" می باشد. این نام ممکن است به شکل ظاهری قلعه که شبیه به یک مربع کوچک به چشم می خورد، مرتبط باشد.
روی گونزالس کلاویخو، سفیر انریکه سوم، پادشاه کاستیا، در سفر خود به دربار تیموریان در سالهای ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۶، از الینجه به عنوان "قلعه ای مرتفع و صخره ای، احاطه شده توسط دیوارها و برج ها" یاد کرده است. وی همچنین به باغ های انگور، باغ های میوه، مزارع، چشمه ها و استخر های داخل قلعه اشاره کرده است. خود قلعه بر فراز کوه قرار دارد.
برخی از محققان بر اساس منابع تاریخی، قدمت الینجه را به حدود دو هزار سال پیش نسبت میدهند. در حالی که برخی دیگر آن را به دوره ساسانیان (قرنهای سوم تا هفتم) مرتبط می دانند. در کتاب دده قورقود نیز به الینجه به عنوان یک دژ مستحکم اشاره شده است.
تاریخدانانی مانند آسوغیک (۹۲۸-۱۰۱۹)، نسوی (قرن ۱۳)، شرف الدین علی یزدی (قرن ۱۵) و اولیا چلبی (قرن ۱۷) نیز به الینجه اشاره کرده اند. الینجه نماد قدرت و جنگجویی سرزمینهایی با ویژگیهای طبیعی خاص است.
دیوارهای الینجه از دامنه های کوه الینجه شروع می شوند و به صورت پلکانی به قله می رسند. قدیمی ترین بخش قلعه با سنگ های بزرگ و آجرهای پخته ساخته شده است. در دامنه شرقی قلعه، سه دیوار با برجهای نیم دایرهای وجود دارد و در دامنه غربی نیز ویرانههای هشت دیوار دیده می شود. یکی از دیوارهای قلعه از خانگاه شروع می شود. در مسیرهای منتهی به قلعه، برج ها و خندقهایی برای دفاع ساخته شده است.
الینجه به سه بخش اصلی تقسیم می شود: شرقی، شمال غربی و جنوب غربی. بین این بخش ها، پلکان هایی برای رفت و آمد وجود دارد. دیوارهای مستحکم قلعه و صخره های صعب العبور، آن را به یک دژ مستحکم تبدیل کرده بودند. در بالای قلعه، بقایای خانهها و ساختمانهای اداری ساخته شده از آجر پخته و سنگ دیده می شود. این منطقه ممکن است محل سکونت فرماندهان قلعه و فئودالهای بزرگ بوده باشد.
در منابع قرن نوزدهم، به کاخ ها و ساختمانهای زیبای متعلق به فئودالها در الینجه اشاره شده است. در قلعه امکان نگهداری گله های اسب و گاو و استقرار ۶۰۰ سرباز با اسب و مهمات وجود داشت. بیش از ۱۳ حوض در نقاط مختلف قلعه و بر روی قله کوه حفر شده بود. آب باران و برف از طریق کانالهایی به این حوضها هدایت می شد.
در حفاری های باستانشناسی، قطعات سفال، سکه و سایر آثار فرهنگی از دورههای مختلف، از جمله نمونه های لعابدار و بدون لعاب متعلق به قرن های ۹ تا ۱۱، کشف شده است. روی برخی از این سفالها نقوش مختلفی از جمله پرندگان، آهوها، گوزنها، مارها و ماهیها دیده می شود.
در دوره اتابکان و ایلخانان، اهمیت الینجه افزایش یافت و به پناهگاه خاندانهای حاکم در مواقع خطر تبدیل شد. در سال ۱۲۲۵، اوزبک، حاکم ایلخانی، در مقابل حمله جلال الدین مغولانی به الینجه پناه برد و در یکی از نبردها در این قلعه کشته شد.
الینجه در قرنهای ۱۳ و ۱۴ تحت کنترل هلاکوئیان و جلایریان قرار داشت. در دهه های ۸۰ و ۹۰ قرن چهاردهم، الینجه به مهمترین دژ برای مردم آذربایجان در جنگ علیه تیمور تبدیل شد و به مدت حدود ۱۴ سال از تصرف مقاومت کرد.
سلطان طاهر جلایری، پس از شنیدن خبر لشکرکشی تیمور، گنج، خانواده، فرزند و نزدیکان خود را به الینجه منتقل کرد و خود به بغداد رفت. حدود ۳۰۰ سرباز در قلعه مستقر بودند. در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۱، تیمور چهار بار به الینجه حمله کرد. در حمله اول، جنگ شدیدی در اطراف قلعه درگرفت و مدافعان به بخشهای بالایی قلعه عقبنشینی کردند. قلعه محاصره شد و به دلیل کمبود آب، مدافعان مجبور به مذاکره و تسلیم شدند. اما قبل از تسلیم، بارندگی شدیدی آغاز شد و کمبود آب برطرف شد و مدافعان از تسلیم خودداری کردند.
در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲، مدافعان آلینجا، با استفاده از غیبت تیمور از آذربایجان، چهار بار به تبریز حمله کردند و سه بار توانستند شهر را تصرف کنند. در سال ۱۳۹۳، ارتشی ۴۰ هزار نفری از نیروهای تیمور به الینجه حمله کرد. گروهی از مدافعان به رهبری آلتون مخفیانه از قلعه خارج شدند و پس از بازگشت، متوجه شدند که دروازههای قلعه به دست نیروهای تیمور افتاده است. آلتون و همراهانش با اشغال مواضع استراتژیک، نیروهای تیمور را شکست دادند و دو تن از امرای تیمور کشته شدند.
در سال ۱۳۹۷، ارتش شکی و گرجستان به الینجه حمله کردند و سلطان سنجر، فرمانده تیموریان را شکست دادند و سلطان طاهر را از محاصره نجات دادند. برای مدتی، سید علی، حاجی صالح و سه تن از رهبران گرجی، از الینجه دفاع کردند. بعدها، اسکندر، حاکم قراقویونلو، که با پسرش گوباد میرزا درگیر بود، به الینجه پناه برد، اما در نهایت قلعه به دست گوباد افتاد.
الینجه در دورههای مختلف تحت کنترل قراقویونلوها و صفویان قرار داشت، اما به دلیل جنگهای داخلی و اختلافات فئودالی، در نهایت تخریب شد.
منبع: دائره المعارف آثار نخجوان، صفحه 105-111، سال انتشار 2008
نظر شما